تب كنگو، در نزدیکی ماست؟!
بیشك «اطلاعرسانی و آگاهسازی» دو واژه كلیدی برای ارتقای سطح آگاهیهای مردم هر جامعهای در مواجهه با هر موضوع و مشكلی است و در این میان در حوزهای به گستردگی سلامت و بهداشت، اهمیت این دو واژه و كاركردهای آن در كمك به افزایش سطح سلامت افراد یك جامعه غیرقابل انكار است.
آب لولهكشی نخورید؛ آب تهران تصفیه شده نیست!... میوه و سبزیجات پایتخت نشینان آلوده به تركیبات سرطانزاست.
از خوردن سبزیجات تازه امتناع كنید، شیر را با وایتكس مخلوط میكنند، شیر نخورید... و حالا با شیوع بیماری تب خونریزی دهنده كریمه كنگو؛ از تماس با گوشت قرمز و لبنیات كه از مشتقات دامهای آلوده احتمالی است، خودداری كنید.
تب كنگو بیماری نیست كه مردم را به طور معمول گرفتار كند، مگر كسانی كه یا با دام زنده یا تازه ذبح شدهای كه تحت نظر دامپزشك نبوده، روبهرو هستند یا افرادی كه با بیمار مبتلا، بدون رعایت نكات ایمنی در ارتباط هستند.
به بیان دیگر ترس از بیماری تب كنگو برای مردمی كه به رعایت نكات بهداشتی در تامین مواد غذاییشان توجه نشان میدهند، نمیتواند واقعیت داشته باشد. حال چه كسی میتواند پاسخگو باشد كه قرار است تحت تاثیر امواج تخریبی روانی و فیزیكی این همه اخبار ضد و نقیض چه بر سر سلامت عمومی مردم بیاید؟ پس تكلیف مردم با سرگردانیهایی كه سلامت و بهداشت عمومیشان را هدف قرار میدهد، چه میشود؟
بیشك «اطلاعرسانی و آگاهسازی» دو واژه كلیدی برای ارتقای سطح آگاهیهای مردم هر جامعهای در مواجهه با هر موضوع و مشكلی است و در این میان در حوزهای به گستردگی سلامت و بهداشت، اهمیت این دو واژه و كاركردهای آن در كمك به افزایش سطح سلامت افراد یك جامعه غیرقابل انكار است.
مسیر نظام سلامت كه هدفش ارتقای سلامت عمومی در سایه اعتماد مردم است، تحت تاثیر سیستمی ناكارآمد كه قادر به اطلاعرسانی شفاف و مستند به مردم نیست، به كجا ختم میشود؟
این یك واقعیت است كه با شیوع بیماریهای واگیردار در میان افراد هر جامعهای در فاصله زمانی كوتاهی نگرانیها از بابت این اپیدمی بشدت فراگیر میشود، اما در این میان آنچه بیش از ارائه راهكارها و آموزشهای لازم برای آگاهسازی و اطلاعرسانی با هدف ایجاد آرامش در میان افكار عمومی و جلوگیری از ایجاد تشویش، نگرانی و بروز برخی سوءاستفادهها در پی آن اهمیت دارد، نقش و كاركردی است كه سازمانهای متولی میتوانند در آگاهسازی مردم برای آشنایی با بیماری كه در دوره زمانی خاصی شیوع پیدا میكند، علائم، راههای جلوگیری از ابتلا به بیماری و شیوههای درمان میتوانند داشته باشند.
وزارت بهداشت؛ متولی اصلی
در این میان وظیفه و نقش اصلی در اطلاعرسانی و آگاهسازی مردم به عهده وزارت بهداشت به عنوان متولی اصلی در حوزه سلامت و بهداشت جامعه است.
وزارت بهداشت میتواند با یادآوری اهمیت اطلاعرسانی به مردم با ابلاغ به تمام مراكز درمانی، بیمارستانها و خانههای بهداشت در شهرهای مختلف كشور و بخصوص مناطق روستایی، ضمن چاپ و نصب بروشورها و بنرهای آموزشی در این مراكز كه همواره با مراجعه عمومی مردم مواجه هستند، از این فرصت برای آگاهسازی گروههای مختلف نسبت به بیماریهای فصلی واگیردار و بخصوص تب كریمه كنگو و راههای انتقال آن اقدام كند.
رسانههای دیداری و شنیداری
همچنین وزارت بهداشت میتواند در تعاملی با سازمان صدا و سیما با آمادهسازی برنامههای آموزشی و پخش چند باره آن در طول شبانه روز در شبكههای سراسری دیداری و شنیداری، اطلاعات لازم در خصوص این بیماری را در اختیار مردم قرار دهد تا به این ترتیب ضمن كاستن از شدت نگرانیهایی كه از بابت شیوع بیماری تب كریمه كنگو در میان افرادجامعه به وجود آمده، اطلاعات مورد نیاز را با هدف آگاهسازی مردم از طریق رسانه فراگیری همچون رادیو و تلویزیون در اختیار خانوادهها قرار دهد.
اطلاعرسانی به شهروندان از طریق رسانههای گروهی دیداری و شنیداری فرصت مغتنمی است كه سازمانهای متولی در حوزه سلامت نباید برای آگاهسازی شهروندان در مواقع ضروری از آن غافل شوند.
آگاهسازی، از مدرسه تا دانشگاه
كودكان، نوجوانان و جوانان از جمله گروههایی هستند كه به دلیل شرایط خاصی كه دارند بیشترین وقت خود را در محیطهای آموزشی از مدرسه تا دانشگاه میگذرانند و فرصت آنها برای حضور در جمع خانواده كمتر است به همین دلیل آنها شاید نتوانند آنچنان كه باید از برنامههای آموزشی كه برای آگاهسازی خانوادهها توسط رسانههای دیداری و شنیداری پخش میشود، مطلع شوند.
ترس از بیماری تب كنگو برای مردمی كه به رعایت نكات بهداشتی در تامین مواد غذاییشان توجه نشان میدهند، نمیتواند واقعیت داشته باشد. حال چه كسی میتواند پاسخگو باشد كه قرار است تحت تاثیر امواج تخریبی روانی و فیزیكی این همه اخبار ضد و نقیض چه بر سر سلامت عمومی مردم بیاید
در این راستا وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم میتوانند با مدارس در مقاطع مختلف تحصیلی و دانشگاهها را در این دوره زمانی خاص موظف به برنامهریزی برای ارائه آموزشهای لازم به گروههای هدف خود كنند، برگزاری كلاسهای آموزشی با حضور استادان و متخصصان، چاپ و توزیع بروشور و برگزاری جلسات پرسش و پاسخ از جمله فعالیتهایی است كه میتواند برای آگاهسازی گروههای هدف انجام شود.
برگزاری دورههای آموزشی با حضور كارشناسان و متخصصان در حوزه سلامت و بهداشت، برگزاری سخنرانیهای بهداشتی و علمی، تهیه و چاپ روزنامه دیواری و توزیع بروشورهایی هرچند مختصر و جزئی از جمله اقداماتی است كه در این كانونهای مردمی میتواند انجام شود و برای اطلاعرسانی به شهروندان نیز قطعا موثر واقع شود.
اطلاع رسانی تا کجا انجام شده است؟
در پایان این یادداشت، توجه به این مهم بسیار ضروری و الزامی است،
سازمانهای متولی در آگاهسازی مردم برای آشنایی با بیماری چه کرده اند؟ آیا متولیان نظام سلامت كشور تدابیری در این زمینه اندیشیده اند؟ آیا اطلاع رسانی راجع به این بیماری که بی گمان هدفی جز ارتقاء سطح سلامت عمومی و کاهش تشویش و نگرانی و آسودگی اذهان شهروندان نخواهد داشت، به خوبی و در سطح کلان انجام شده است؟ آیا شهروندان از چگونگی پیشگیری، ابتلا، نشانه های بیماری و درمان آن شناخت و آگاهی پیدا کرده اند؟ آیا و هزاران آیای دیگر...
اما متاسفانه، در این زمینه حقیقتی موجود است که چندان خوشایند و قابل شنیدن نیست و متعاقب آن ، این سوال به اذهان متبادر می شود که مسیر نظام سلامت كه هدفش ارتقای سلامت عمومی در سایه اعتماد مردم است، تحت تاثیر سیستمی ناكارآمد كه قادر به اطلاعرسانی شفاف و مستند به مردم نیست، به كجا ختم میشود؟
به نظر میرسد كه متولیان نظام سلامت كشور در مورد اطلاعرسانی شفاف نسبت به اخباری كه به طور مستقیم با سلامت و بهداشت عمومی مردم در ارتباط است، كوتاهی میكنند.
نبود روند اصولی و صحیح در اطلاعرسانی به مردم، بخصوص هنگام شیوع گسترده یا محدود بیماریهای واگیردار، بیشتر خودنمایی میكند.
درست در چنین مواقعی است كه دستاندكاران نظام سلامت كشور باید از ابزار اطلاعرسانی صحیح رسانهای به بهترین شكل كمك بگیرند تا سلامت جسمی و روانی بسیاری از شهروندان را بهخطر نیندازند. حال چه زمان این حق مسلم شهروندی در حوزه سلامت بدرستی پاسخ داده میشود، خدا میداند!
فرآوری: نسرین صفری بخش اجتماعی تبیان
منابع:برگرفته از دو مطلب درجام جم آنلاین همراه با اضافات